سن از لحظه تولد به عنوان امید به زندگی در نظر گرفته می شود و معیار اندازه گیری سال های تقویمی است. در این مورد عوامل رشد ارگانیسم در نظر گرفته نمی شود و همسالان ممکن است سنین روانی و بیولوژیکی متفاوتی داشته باشند. شخصی در سن 14-16 سالگی "بزرگ می شود" و برای این کار کسی باید حداقل 25-30 سال زندگی کند.
امید به زندگی مردم در دوره های مختلف تاریخ
تا همین اواخر، این تصور غلط وجود داشت که قبل از شروع صنعتی شدن (پایان قرن هجدهم)، امید به زندگی انسان تنها 50 تا 60 درصد از شاخص های امروزی بود. افراد 30 ساله "پیرمرد" در نظر گرفته می شدند و تنها تعداد کمی از آنها تا 50 سالگی - به دلیل شرایط سخت کار، بیماری و فقر - زنده ماندند. در واقع اینطور نیست و مطالعات اخیر نشان می دهد که این تفاوت بسیار اغراق آمیز است و در دوره های خاصی از تاریخ، یک فرد به اندازه امروز (و گاهی بیشتر) عمر کرده است.
عصر حجر
کوتاه ترین امید به زندگی یک انسان خردمند به عصر حجر می رسد، زمانی که او به تازگی سفر خود را به سمت تمدن آغاز کرده بود، و هنوز فرصتی برای خلق تمام آن اختراعاتی که امروز به ما کمک می کند تا زنده بمانیم و از خود در برابر اثرات منفی محافظت کنیم، نداشت. از محیط زیست اما حتی در آن زمان، در شدیدترین شرایط، از گرسنگی، سرماخوردگی و بیماری، یک فرد می تواند تا 40 سال و بالاتر زندگی کند، و این را کاوش های باستان شناسی در محوطه های نئاندرتال ها و کرومانیون ها نشان می دهد. p>
چرا میانگین سنی یک فرد در عصر حجر رسما تنها 20 سال است؟ نکته در آمار است که شامل مرگ و میر نوزادان می شود. بنابراین، کمتر از نیمی از کودکان متولد شده تا 5 سالگی زندگی می کردند، اما پس از گذراندن این سن، یک فرد می تواند تا 30، و تا 40 سال و حتی تا 50 سال زندگی کند. مشکل این بود که در سنین بالاتر، تهیه غذا برای خود سختتر و دشوارتر میشد و مردم اغلب نه از پیری، بلکه از گرسنگی و بیماری میمیرند.
قدیم
در زمان های قدیم، میانگین امید به زندگی 30 سال بود، اما باز هم این چیزی بیش از "متوسط درجه حرارت در بیمارستان" نیست. چنین رقم متوسط کوچکی با مرگ و میر بالای نوزادان توضیح داده می شود که حدود 30٪ بود. اما اگر کودک 10-12 سال عمر می کرد، همه شانس این را داشت که یک پیرمرد بمیرد. به عنوان مثال، در روم باستان، سن سربازی برای مردان 18 تا 60 سال بود، به این معنی که جنگجویان 60 ساله کاملاً آماده جنگ بودند، می توانستند سپر و شمشیر را در دست بگیرند و راهپیمایی های طولانی انجام دهند. پا.
در میان طبقات ثروتمند، امید به زندگی حتی بالاتر بود. بنابراین، مطالعات نشان می دهد که فرعون نفرکاره پپی دوم در 68 سالگی و رامسس دوم در 90 سالگی درگذشت. فیثاغورث در سن 75 سالگی، بقراط در 90 سالگی و گزنوفان کولوفون در 95 سالگی درگذشت.
قرون وسطی
میانگین سن نخبگان و ساکنان عادی در دوره های مختلف قرون وسطی متفاوت بود. در میان افراد قبلی، به دلیل شرایط زندگی راحت تر، رژیم غذایی مغذی و دسترسی به دارو، کبدهای طولانی مدت بیشتری وجود داشت. مردم عادی به طور متوسط 10-15 سال زودتر از ثروتمندان مردند. بنابراین، مطالعات نشان می دهد که در انگلستان قرن سیزدهم، 65٪ از جمعیت تا سن 10 سالگی، 55٪ تا 30، 30٪ تا 50، و 7٪ تا 70-75 سال زندگی می کردند. اگر مرگ و میر بالای نوزادان را حذف کنیم، اینها شاخص های بدی نیستند و با بسیاری از کشورهای مدرن کاملاً قابل مقایسه هستند.
کمترین امید به زندگی در قرون وسطی به قرن چهاردهم می رسد، زمانی که طاعون به اروپا آمد. در مقایسه با قرن سیزدهم، زمانی که اکثر اشراف تا 64 سال عمر می کردند، در قرن 14 این رقم به 45 سال کاهش یافت. اما قبلاً در قرن پانزدهم ، شاخص ها به حالت اصلی بازگشتند. مردم عادی بسیار کمتر زندگی می کردند - به دلیل شرایط غیربهداشتی گسترده، فقر و کار سخت فیزیکی.
حقایق جالب
- بودیا سینگ در سن 3 سالگی جوانترین دونده ماراتن جهان شد.
- مایکل کرنی با دریافت مدرک لیسانس از دانشگاه آلابامای جنوبی در سن 10 سالگی، جوانترین فارغ التحصیل دانشگاه شد.
- مامان زی، دختری 17 ساله از نیجریه، جوانترین مادربزرگ جهان شد. در 8 سالگی یک دختر به دنیا آورد و او نیز به نوبه خود در 8.5 سالگی مادر شد.
- در 100 سال گذشته، بلوغ برای پسران و دختران 2 سال کاهش یافته است.
- جوانترین میلیاردر دلاری در سال 2007، مارک زاکربرگ 23 ساله، بنیانگذار شبکه اجتماعی فیس بوک بود.
- در بدن یک فرد بالغ، حدود 100 تریلیون (قدرت 10 تا 14) سلول وجود دارد که از این تعداد حدود 100 میلیارد هر روز می میرند و سلول های جدید جایگزین می شوند. بعد از 7 تا 10 سال، حتی یک سلول "قدیمی" در بدن ما باقی نمی ماند و در این مدت کاملا "تجدید می شود".
به طور خلاصه، می توان گفت که سن واقعی چندان مهم نیست، به خصوص در قرن بیست و یکم، زمانی که بشریت تمام مشکلات اصلی مربوط به غذا، مسکن، بهداشت و دارو را حل کرده است. مرگ و میر نوزادان در کشورهای متمدن امروزه از 1-2٪ تجاوز نمی کند و همه این شانس را دارند که تا سنین بالا زندگی کنند و روحیه خوب و عقل سلیم را حفظ کنند.